دیزاین برای مردم، نه برای برندها

آنچه در این مطلب می‌خوانید :

من نزدیک ۳۰ سال است که یکی از جذاب‌ترین شغل‌های های دنیا را دارم. تصور کنید صبح با یک تولید کننده مواد غذایی سر و کله بزنید و بعدازظهر به دنبال حل مشکلات یک خودروساز باشید.

خارق العاده است.

باور کنید که دیزاینر بودن یک شغل رویایی است، اما با تمام جذابیت هایش یک مساله اساسی دارد. من بعداز سالها متوجه شدم که همه این کارها را فقط برای یک نفر انجام می‌دادم: برند.

زیبا کردن محصولات و ایجاد تعامل بین محصول و مخاطب خوب است، اما من نمی توانستم ببینم که دیزاین هایم چه تاثیری روی بهبود زندگی مردم دارند؟ در واقع وقتی کار شما تمرکز روی حل مشکلات برند است، سخت است که بدانید کارتان چه تاثیری بر روی مردم دارد.

مسئولیت اجتماعی گرافیک دیزاینر بر این امر استوار است که در خلق دنیای بهتر نقش داشته باشد. من معتقدم دیزاین برای برند یک فرآیند سطحی است که قصد دارد به کارفرما لطف کند تا محصول و یا خدماتش را بفروشد بدون آن‌ که بداند مشتری نهایی واقعا چه می‌خواهد و چه نیازی دارد. در این نوع دیزاین، ذهنیت طراح، محور تصمیم‌گیری‌هاست، نه واقعیت و حقیقت زندگی.

اشتباه نکنیم. “دیزاین” با “اعمال نظر” کاملا متفاوت است. وقتی یک دیزاینر با مساله‌ای روبرو می‌شود، نباید صرفا نظرات و ایده‌هایش را به عنوان “طرح نهایی” به اجرا در آورد. به شدت پیشنهاد می‌کنم از این سو تفاهم چشم پوشی کنید، “نظر”، “ایده” و “دیـزایـن” سه مفهوم کاملا جدا هستند.

این تجربه شخصی من است: محبوب بودن دیـزایـن از مشهور بودن دیـزایـنر ماندگارتر و ارزشمندتر است.

اگر می‌پرسید چگونه می‌توان دیزاین محبوبی تولید کرد، باید بگویم بسیار ساده است. فقط کافی است از توهم اینکه انسان خاصی هستید فاصله بگیرید. با بدنه جامعه تعامل کنید و کافی است وارد زوایای جدیدی از زندگی مردم شوید.

چرا باید برای مردم دیزاین کنیم؟

دیزاین برای برندها شاید بتواند به شهرت شما کمک کند، اما نمی‌تواند شما را سالیان سال در ذهن‌ها جاودان کند. طراحی برای مردم آثار ماندگار تری دارد.

وقتی برای مردم دیزاین می‌کنید و آنها را در پروسه ایده‌پردازی و فرآیندهای طراحی دخیل می‌کنید، به دیـزایـن شما حس تعلق خواهند داشت. خیلی لذت بخش است وقتی ببینید توده مردم حامی دیزاین شما باشند.

وقتی شما برای مردم طراحی می‌کنید، با موضوعات جدید و مخاطبان مختلف در هر پروژه (کاربر، خریدار، مشتری، رقبا، کارفرما، تیم‌های فنی و مدیریتی و …) در ارتباط هستید. این موضوع باعث می‌شود همواره موضوعات جدیدی را یاد بگیرید. من این را یک نوع توفیق اجباری برای دیزاینرها می‌دانم. این یادگیری‌ها باعث می‌شود که دیزاینرها زندگی پربارتری داشته باشند. این یادگیری‌ها از ما، نه تنها دیزاینرهای بهتر، که انسان های بهتری می‌سازد.

2 پاسخ

  1. نوشته‌ی جذابی شده. از پاراگراف اولش هم که خیلی خوشم اومد. 🙂 در تایید و تکمیل این مطلبی که نوشتین، راستش بنظرم درک یک نکته در این خصوص بین دیزاینرا همیشه به فراموشی سپرده میشه و اون‌هم، تفاوت قائل شدن بین خریدار و مصرف‌کننده‌اس؛ مهمه وقتی در حال دیزاینیم دقت کنیم که برندها خریداران دیزاین ما هستند، مردم مصرف‌کننده‌هاش. بنابراین دیزاین محبوب، طول عمر مصرف بالایی داره 🙂 مرسی که این مطلب خوب رو منتشر کردین.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *